سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بررسی مزایا و معایب بتن بازیافتی

مقدمه

امروزه استفاده از بتن های بازیافتی به یکی از مهمترین مسائل تبدیل شده است و اقتصاد توجه زیادی به استفاده از بتن بازیافتی (RAC) دارد. تخمین زده شده است که نزدیک 150 میلیون تن قلوه سنگ برای تهیه سنگدانه های بتن سالیانه در ایالات متحده آمریکا تولید می شود و به مصرف می رسد. حال اگر این حجم بالای مصالح سنگی می توانست از مصالح گذشته و قدیمی بازیافت شود دیگر معادن شن و ماسه رو به کاهش و نابودی نمی رفت. بنابراین استفاده از بتن سازه های فرسوده و راهها که عمر مفید خود را کرده اند جهت ساختن بتن با دانه های بازیافتی شاید نتواند که به طور کامل در نگه داشتن ذخایر و منابع طبیعی کمک کند ولی می تواند که از هدر رفتن یک حجم بزرگی از این منابع خدادادی کمک کند. همچنین استفاده از بتنهای RAC به تخریب نشدن محیط زیست نیز کمک بزرگی خواهد کرد. استفاده از بتن های بازیافتی با تخریب بتن های فرسوده در دهه های گذشته منافعی را برای انسانها به دنبال داشته است. به عنوان مثال در سال 1980 بخش حمل و نقل مینسوتا (Minnesota) توانست 19 مایل از یک مسیر مسطح را با بتن بازیافتی بپوشاند و تقریباً 600 هزار دلار صرفه جویی اقتصادی داشته باشد.

اهمیت تحقیق

بازیافت بتن سیمانی (Portland Cement Concrete) و تهیه یک بتن مناسب از مصالح بازیافتی به یک مطالعه کامل و جامع در رابطه با مشخصات فیزیکی مصالح و عملکرد دوام (durability concrete) نیاز دارد. هرچند اطلاعات زیادی در رابطه با عملکرد دوام بتن سیمانی (PCC) در دست است اما با این حال این اطلاعات نمی تواند به خوبی عملکرد دوام بتن را برای ما آشکار کند، زیرا محدودیتها و تناقضات در نتایج آزمایشات انجام شده وجود دارد. بنابراین واضح است که گستره استفاده از بتن با دانه های بازیافتی (RAC) نیازمند تحقیقات وسیع به منظور انتقال دادن شفاف شرایط ساختاری موادی که ممکن است بر دوام و مقاومت بتنی در برابر یخبندان تأثیر کند.

خرید

مطالب مرتبط


مقاله آموزشی بررسی مفهوم توسعه پایدار

دسته: اقتصاد

حجم فایل: 24 کیلوبایت

تعداد صفحه: 10

چکیده:

اولین بار کاربرد واژه توسعه پایدار (Sustainable development) توسط خانم باربارا وارد (B. Ward. Cocoyoe-1970) در اعلامیه کوکویاک درباره محیط زیست و توسعه بکار رفت. بدنبال آن پس از گزارشات باشگاه رم (modoze 75) و بنیاد هامرشولد (Daghammarskjold-75) بتدریج توسعه پایدار در طی سالهای دهه 1980 و از زمانی که اتحادیه بین المللی برای حفاظت از محیط زیست و منابع طبیعی (IUCN-82) ، راهبردهای جهانی از محیط زیست و منابع طبیعی با هدف کلی دستیابی به توسعه پایدار را از طریق حفاظت از منابع حیاتی (زنده) را ارائه کرد، مورد توجه جدی و اساسی اندیشمندان و متفکران توسعه قرار گرفت. بدنبال آن با گزارش کمیسیون جهانی محیط زیست و توسعه (WCED) موسوم به گزارش برانتلند (Our common future 87، Brandt land report) مجموعه ای از پیشنهادها و اصول قانونی جهت دستیابی به توسعه پایدار برای کشورهای در حال توسعه فراهم آمد. سپس موضوع توسعه پایدار در کنفرانس سازمان ملل متحد در زمینه محیط زیست و توسعه (UNCED-92) در شهر ریودوژانیرو (بعنوان اجلاس زمین) بطور گسترده ای مورد توجه قرار گرفت. بر اساس نتایج این اجلاس اهداف اساسی مبتنی بر مفهوم توسعه پایدار بدین شرح مورد توجه قرار گرفت.

خرید

مطالب مرتبط


بررسی چگونگی مدیریت و تاثیر آن بر عملکرد کارکنان (پروژه رشته مدی

عنوان کامل:بررسی چگونگی مدیریتو تاثیر آن بر عملکرد کارکنان

مقدمه

مولفه های جز دستمزد وجود دارند که نیروی کار برتر را حفظ می کند عاملی دیگری جزء بهای نازل کالا نیز وجود دارند که مشتریان خود را حفظ می نمایند همچنین در توسعه و اقتصاد کشور به جزء ثروت و منابع موجود در آن عوامل وجود دارند که پیشرفت را تضمین می کند. چه بسا کشورهایی که با در دست داشتن معادن، منابع مختلف از جمله کشور های با درآمد کم و اقتصاد ضعیف تک محصولی به شمار می روند و کشورهای که با فقر منابع طبیعی دارای اقتصادی کار آمد و تاثیر گذار می باشند و البته فاکتور اصلی و مهم دیگری به نام مدیریت نیز به کمک می آید. مدیریتی، یک مدیریت صحیح محسوب می شود که یک مدیریت موثر می باشد. مدیریت موثر جزء منابع اصلی توسعه ملتها شده است و مهمترین منابع لازم برای توسعه ملتها است. اعمال مدیریت توسط مدیر در موفقیعت یک سازمان نقش بسزایی دارد هر چه سازمان پیچیده تر باشد نقش مدیریت دشوار تر خواهد شد. مدیریت یعنی تصمیم گیری در زمان مناسب با افراد مناسب در جای که فعالیت در آن جریان دارد.

مدیران موثر، رهبران موثری هستند که با اعمال مدیریت اصلی و کار آمد خود می تواند نقش به سزایی در جامعه از طریق مشارکت در صنایع و ارائه خدمت مطلوب ایفاء نمایند و مدیران موثر و موفق مدیرانی هستند که ملبس به جامعه علم و تجربه باشند دیگر زمان آن که مدیر در یک برج بلند و لوکس بنشیند و از راه دور کنترل و دستور دهد سپری گردیده است حال زمان آن فرا رسیده است.

خرید

مطالب مرتبط


نقش دولت در بهره برداری منابع طبیعی (ترجمه)

چکیده

در ارتباط با صنایع استخراج جهانی، دولت ها خیلی از مواقع قادر به گرفتن قیمت کامل منابع شان نمی باشند. مشکل اصلی این می باشد که شرکای بخش خصوصی علاقمند، به حداکثر رساندن درآمدهایشان و به حداقل رساندن عایداتی که به کشور می رسد می باشند. خصوصی سازی کامل حقوق مربوط به ثروت گازی و نفتی با توجه به بعضی از سوء استفاده ها با دولت هایی که معاملات نامشروعی دارند، نشان داده شده است. در مورد کشورهایی با مدیریتدولتی با کیفیت بالا، و در جاهایی که مشکلات خاصی در زمینه استخراج وجود ندارد، شرکت های نفت ملی می بایست معمولا نقش اصلی را در مدیریت منابع ایفا کند. کشورهای دیگر با انتخاب سخت برای تلاش به منظور بهبود مدیریت بخش دولتی یا تکیه بر روی بخش های ناقص یا احتمالا فاسد دولتی به منظور تعریف روابط با بخش های خصوصی که هدف آن ها مقابله با منافع دولتی می باشد، مواجه هستند- یعنی پرداخت ها را به دولت به حداقل می رسانند. حتی در این موارد، چندین دستورالعمل مهم وجود دارد که دولت ها می توانند ان ها را به منظور کسب ارزش بهتر از دارایی شان، دنبال کنند: نهادها می بایست همیشه قبل از ورود به خصوصی سازی تقویت شوند؛ شکیبایی می بایست اعمال گردد- یعنی نگه داشتن ثروت نفتی در ذخایر گاهی اوقات بهتر از فروش بد آن ها می باشد؛ مقررات می بایست در مورد قراردادهای برنامه ریزی شده بازتولید اصلاح گردد؛ قراردادها می بایست دارای پیچیدگی کمی بوده و بر مبنای انگیزه های تضمین شده و عملکردشان تحت سناریوهای مختلف مورد ارزیابی قرار گیرند؛ در نهایت، زمان بندی پرداخت ها می بایست بر مبنای نقش قابلیت دولت برای تحمل ریسک باشد. هر روشی که دنبال کنیم، هدف تصمیمات دولت، می بایست بر مبنای شفافیت، مالکیت، و بیطرفی باشد.

مقدمه

در فصل اول این جلد، به تعریف یکی از مسائل اصلی تحت عنوان «نفرین منابع» می پردازیم: اغلب موارد کشورها قیمت کامل منابع شان را بدست نمی آورند. دولتی را تصور کنید که حقیقتا علاقمند استفاده از بخت منابعش به دلیل وفور منابع برای منفعت مردم اش است. اما ابتدا، می بایست به طریقی به استخراج منابع زیرزمینی و فروش آن ها بپردازد. برای انجام اینکار، می بایست تکیه ای بر روی کارکنان دولت و یا پیمانکاران خصوصی داشته باشد. آن دولت می تواند به استخدام پیمانکاران خصوصی برای به عهده گرفتن وظایف خاص بپردازد، یا می تواند آن ها را بلعوض برای مقدار ثابت یا حق امتیاز نسبت به آنچه که می فروشد، به فروش برساند. بسیاری از شرکایی که می بایست بر روی آن ها تکیه کند، به هر حال دارای اهداف دیگری می باشند: به حداکثر رساندن درامد یا رفاه خود، که در عوض به معنای به حداقل رسانی پرداخت به دولت می باشد. این یک منازعه طبیعی و اجتناب ناپذیر در مورد منافع می باشد. در هر دو بخش دولتی و خصوصی، بسیاری از افراد هستند که دوست دارند از ثروت کشور برای اهداف شخصی شان استفاده کنند. بنابراین، چالش اصلی که هر دولت با آن مواجه است، اینست که چگونه با افرادی کار کند، که هدف شان به ضرورت متفاوت از منابف شخص شان باشد. در این فصل، تمرکزم را بر روی مسئله ای می گذارم که مشخصا مرتبط با پاسخ به پرسش باشد: دولت چگونه می بایست با بخش خصوصی برای به حداکثر رسانی درامدی که (ارزش تنزیل شده مورد انتظار) از موهبت طبیعی اش دریافت می کند، کار کند؟

خرید

مطالب مرتبط