سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ترجمه مقاله بررسی تولید پلی بتاهیدروکسی بوتیرات از سیانوباکترها

دسته: علوم پایه

حجم فایل: 438 کیلوبایت

تعداد صفحه: 8

بررسی تولید پلی بتاهیدروکسی بوتیرات از سیانوباکترها جهت تولید پلاستیک های زیستی

افزایش تاثیر پسماندهای غیر قابل تجزیه پلاستیک یک نگرانی رو به رشد است. به عنوان یک روش جایگزین، محققین در تلاش برای پیدا کردن منابع طبیعی جهت تولید پلاستیک های زیستی براساس مبنای تجزیه زیستی هستند و به دلیل هزینه های تاثیر طبیعی امروزه دانشمندان در جستجوی منابع جایگزین مانند سیانوباکترهای فیتواتوتروف هستند. در این بررسی اهمیت نویدبخش و آگاهی های رو به رشد استفاده از سیانوباکترها به عنوان منبع PHB گزارش شده است. بسیاری از مقالات چاپ شده بر این موضوع گواهی می دهند که گونه های مختلف سیانوباکترها، پلی بتاهیدروکسی بوتیرات درون سلولی گرانولی را به عنوان منبع انرژی و کربن درون سلول های خود در زمانیکه در شرایط استرس قرار می گیرند جمع می کنند. PHB، قابل تجزیه زیستی، دوستدار محیط زیست و سازگار با پلاستیک های گرمادوست است. تغییر در ضخامت و انعطاف بسته به فرمولاسیون آن ها، همچون بسیاری از پلاستیک های پتروشیمی غیر قابل تجزیه زیستی به طور رایج استفاده می شود. استراتژی های نوید بخش مهندسی ژنتیک، میکروارگانیسم ها را جهت تولید در دو دهه گذشته مورد بررسی قرار داده است. برخی از تحقیقات در رابطه با استفاده از مواد اولیه جایگزین، استخراج روش های جدید، افزایش گونه های ژنتیکی و ترکیب روش های کشت جهت تهیه PHB از سیانوباکترها (جلبک سبز-آبی) بیشتر به صورت تجاری ارایه و بحث شده است.

خرید

مطالب مرتبط


استراتژی شما برای مدیریت دانش چیست؟

  • عنوان لاتین مقاله: What”s Your Strategy for Managing Knowledge
  • عنوان فارسی مقاله: استراتژی شما برای مدیریت دانش چیست؟
  • دسته: مدیریت
  • فرمت فایل ترجمه شده: WORD (قابل ویرایش)
  • تعداد صفحات فایل ترجمه شده: 16
  • ترجمه سلیس و روان مقاله آماده خرید است.

خلاصه

مدیریت دانش چیز جدیدی نیست. درواقع، از صدها سال قبل که مالکان شرکتهای فامیلی و یا پیشه وران زبده تجارت حرفه ای خود رابه طور کامل و دقیق به فرزندان و شاگردان خویش انتقال می داده اند، مدیریت دانش وجودداشته است. اما، تا سال 1990 که مدیران عالی سازمانها شروع به بحث درباره مدیریت دانش کردند چیزی به این نام وجود نداشت. به همان اندازه که زیربناهای اقتصاد صنعتی از حالت وابستگی به منابع طبیعی به سمت وابستگی به سرمایه های فکری تغییر حالت پیدا می کرد، مدیران نیز ناگزیر از آن بوده اند تا به بررسی دانش زیربنایی کسب وکارشان وچگونگی استفاده از آن بپردازند. درست درهمین زمان، افزایش شبکه های کامپیوتری امکان طبقه بندی، ذخیره سازی و استفاده برابر افراد از انواع مهم دانش را به گونه ای آسانترو ارزانتر از گذشته امکان پذیر ساخت. نویسندگان مقاله هانسن، نوریا و تایرنی اقدامات مدیریت دانش را در چندین صنعت موردمطالعه قرار دادند. در این راستا، آنها کارشان را با مطالعه مدیریت دانش شرکتهای مشاوره ای شروع کردند. زیرا، “دانش ” سرمایه اصلی مشاوران بوده و این شرکتها در زمره اولین شرکتهایی بودند که به مدیریت دانش توجه کرده و در این زمینه سرمایه گذاریهای کلانی انجام داده بودند. همچنین آنها در بین اولین شرکتهایی بودند که دریک حجم وسیع درپی استفاده از تکنولوژی اطلاعات به منظور تسخیر و گسترش آن برآمده اند. از سوی دیگر، به نظر محققان فوق، تجارب این شرکتها که در ارتباط با تجارب تمامی شرکتهایی بود که به نیروی انسانی خبره و جریانهای فکری وابسته بودند، می توانست درمورد اینکه چه کارهایی در زمینه مدیریت دانش انجام شده و چه کارهایی انجام نشده آنها را راهنمایی کند. هانسن و همکارانش دریافتند که مشاوران یک روش متحدالشکل را برای مدیریت دانش تعقیب نمی کنند بلکه آنها از دو استراتژی متفاوت دراین زمینه استفاده می کنند که عبارتند از: استراتژی کدگذاری”Codification Strategy” و استراتژی شخصی سازی “Personalization Strategy”.

  • فرمت: zip
  • حجم: 0.11 مگابایت
  • شماره ثبت: 411

خرید

مطالب مرتبط


الگوی توسعه مرکز- پیرامون و گسترش مشاغل کاذب در مناطق مرزی

دسته: مقالات ترجمه شده

حجم فایل: 182 کیلوبایت

تعداد صفحه: 13

الگوی توسعه مرکز- پیرامون و گسترش مشاغل کاذب در مناطق مرزی

چکیده:

روند توسعه اقتصادی بوسیله دو عامل اقتصادی و غیر اقتصادی انجام می­شود. از لحاظ اقتصادی توسعه بستگی به منابع طبیعی، منابع انسانی، سرمایه، خلاقیت و غیره دارد. اما توسعه اقتصادی بدون تغییر و تحول در عوامل غیراقتصادی نظیر سازماندهی اجتماعی، عدالت اجتماعی و مدیریت کارآمد ناممکن است. از طرفی دیگر توسعه وقتی واقعی است که تمام نقاط کشور از آن منتفع باشند. توسعه مرکز گرا که عدالت محیطی را به همراه ندارد، نمی تواند مصداقی درست از توسعه یافتگی باشد. عدم عدالت محیطی در توسعه بین مرکز و پیرامون باعث هدر رفتن نیروی انسانی و رشد و گسترش مشاغل کاذ می شود. از این رو این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی به دنبال پاسخ به این پرسش است که آیا می توان گسترش مشاغل کاذب از قبیل قاچاق مواد مخدر، کالا و انسان را در حاشیه مرزهای جمهوری اسلامی ایران را به عدم توسعه متوازن و پایدار نسبت داد؟ شواهد بیانگر این قضیه است که نه تنها عدم مدیریت درست و کارآمد باعث توسعه نامتوازن و ایجاد شکاف بین مرکز و حاشیه کشور شده است، بلکه توسعه نیافتگی کل مناطق مرزی سبب پایین آمدن میزان بهره وری و غیر مولد بودن نیروی انسانی شده و در نهایت این مسئله باعث تولید و گسترش مشاغل کاذب در حاشیه مرزها شده است.

واژگان کلیدی: توسعه مرکز/پیرامون، مرزهای توسعه نیافته، مشاغل کاذب، عدالت محیطی، مدیریت توسعه

مقدمه:

از این نظر در تقسیم بندی دنیای کنونی به توسعه یافته و در حال توسعه، علاوه بر میزان ثروت پارامترهای دیگری نیز ملاک سنجش قرار می گیرد. «رشد اقتصادی به افزایش کمی و مداوم در تولید یا درآمد سرانه کشور از طریق ارتباط با افزایش در نیروی کار، مصرف، سرمایه و حجم تجارت اطلاق می شود. در حالی که توسعه اقتصادی مفهوم گسترده تری دارد. توسعه اقتصادی حاوی تغییرات کیفی در خواسته های اقتصادی، نوع تولید، انگیزه ها و سازمان تولید است… یک اقتصاد ممکن است رشد کند، بدون آنکه- به دلیل فقر عمومی، بیکاری فراوان و نابرابریهای اجتماعی- توسعه یابد» (قره باغی، 1386، 7). در واقع توسعه ارتباط تنگاتنگی با سایر عوامل کاربردی و کارکردی، از جمله سطح رفاه و میزان مشاغل و افراد شاغل به کار دارد. از این منظر چه بسا کشورهای ثروتمندی در جهان وجود داشته باشند که جزو کشورهای در حال توسعه و یا کمتر توسعه یافته قرار می­گیرند. و بالطبع درصد تولیدات صنعتی، بهره بری از تکنولوژی و فناوریهای نوین و مشاغل حقیقی در آنها از لحاظ میزان و مهارت در سطح بسیار پایینی قرار داشته گیرند.

خرید

مطالب مرتبط


بررسی چگونگی مدیریت و تاثیر آن بر عملکرد کارکنان

بررسی چگونگی مدیریت و تاثیر آن بر عملکرد کارکنان فرمت: word قابل ویرایش مقدمه:

مولفه های جز دستمزد وجود دارند که نیروی کار برتر را حفظ می کند عاملی دیگری جزء بهای نازل کالا نیز وجود دارند که مشتریان خود را حفظ می نمایند همچنین در توسعه و اقتصاد کشور به جزء ثروت و منابع موجود در آن عوامل وجود دارند که پیشرفت را تضمین می کند. چه بسا کشورهایی که با در دست داشتن معادن، منابع مختلف از جمله کشور های با درآمد کم و اقتصاد ضعیف تک محصولی به شمار می روند و کشورهای که با فقر منابع طبیعی دارای اقتصادی کار آمد و تاثیر گذار می باشند و البته فاکتور اصلی و مهم دیگری به نام مدیریت نیز به کمک می آید.

مدیریتی، یک مدیریت صحیح محسوب می شود که یک مدیریت موثر می باشد. مدیریت موثر جزء منابع اصلی توسعه ملتها شده است و مهمترین منابع لازم برای توسعه ملتها است. اعمال مدیریت توسط مدیر در موفقیعت یک سازمان نقش بسزایی دارد هر چه سازمان پیچیده تر باشد نقش مدیریت دشوار تر خواهد شد. مدیریت یعنی تصمیم گیری در زمان مناسب با افراد مناسب در جای که فعالیت در آن جریان دارد.

مدیران موثر، رهبران موثری هستند که با اعمال مدیریت اصلی و کار آمد خود می تواند نقش به سزایی در جامعه از طریق مشارکت در صنایع و ارائه خدمت مطلوب ایفاء نمایند و مدیران موثر و موفق مدیرانی هستند که ملبس به جامعه علم و تجربه باشند دیگر زمان آن که مدیر در یک برج بلند و لوکس بنشیند و از راه دور کنترل و دستور دهد سپری گردیده است حال زمان آن فرا رسیده است.

که مردان و زنان سخت کوش و مستعد و اثر بخش با ایجاد انگیزه و تقویت حس همکاری و جلب مشارکت و روابط هم سطح زمام امور را در دست گرفته و مدیریت سازمانهای وسیع و گسترده پیچیده کنونی را به عهده گیرند چرا که بدو مشارکت همگانی و بکار گیری کلیه عوامل و امکانات راه رسیدن به موفقعیت بس دشوار و خطیر است.

خرید

مطالب مرتبط


نقش دولت در بهره برداری از منابع طبیعی

  • عنوان لاتین مقاله: What Is the Role of the State
  • عنوان فارسی مقاله: نقش دولت ها در زمینه بهره برداری از منابع طبیعی
  • دسته: نفت - استخراج
  • فرمت فایل ترجمه شده: WORD (قابل ویرایش)
  • تعداد صفحات فایل ترجمه شده: 27
  • ترجمه سلیس و روان مقاله آماده خرید است.

خلاصه

در ارتباط با صنایع استخراج جهانی، دولت ها خیلی از مواقع قادر به گرفتن قیمت کامل منابع شان نمی باشند. مشکل اصلی این می باشد که شرکای بخش خصوصی علاقمند، به حداکثر رساندن درآمدهایشان و به حداقل رساندن عایداتی که به کشور می رسد می باشند. خصوصی سازی کامل حقوق مربوط به ثروت گازی و نفتی با توجه به بعضی از سوء استفاده ها با دولت هایی که معاملات نامشروعی دارند، نشان داده شده است. در مورد کشورهایی با مدیریت دولتی با کیفیت بالا، و در جاهایی که مشکلات خاصی در زمینه استخراج وجود ندارد، شرکت های نفت ملی می بایست معمولا نقش اصلی را در مدیریت منابع ایفا کند. کشورهای دیگر با انتخاب سخت برای تلاش به منظور بهبود مدیریت بخش دولتی یا تکیه بر روی بخش های ناقص یا احتمالا فاسد دولتی به منظور تعریف روابط با بخش های خصوصی که هدف آن ها مقابله با منافع دولتی می باشد، مواجه هستند- یعنی پرداخت ها را به دولت به حداقل می رسانند. حتی در این موارد، چندین دستورالعمل مهم وجود دارد که دولت ها می توانند ان ها را به منظور کسب ارزش بهتر از دارایی شان، دنبال کنند: نهادها می بایست همیشه قبل از ورود به خصوصی سازی تقویت شوند؛ شکیبایی می بایست اعمال گردد- یعنی نگه داشتن ثروت نفتی در ذخایر گاهی اوقات بهتر از فروش بد آن ها می باشد؛ مقررات می بایست در مورد قراردادهای برنامه ریزی شده بازتولید اصلاح گردد؛ قراردادها می بایست دارای پیچیدگی کمی بوده و بر مبنای انگیزه های تضمین شده و عملکردشان تحت سناریوهای مختلف مورد ارزیابی قرار گیرند؛ در نهایت، زمان بندی پرداخت ها می بایست بر مبنای نقش قابلیت دولت برای تحمل ریسک باشد. هر روشی که دنبال کنیم، هدف تصمیمات دولت، می بایست بر مبنای شفافیت، مالکیت، و بیطرفی باشد.

مقدمه

در فصل اول این جلد، به تعریف یکی از مسائل اصلی تحت عنوان”نفرین منابع” می پردازیم: اغلب موارد کشورها قیمت کامل منابع شان را بدست نمی آورند. دولتی را تصور کنید که حقیقتا علاقمند استفاده از بخت منابعش به دلیل وفور منابع برای منفعت مردم اش است. اما ابتدا، می بایست به طریقی به استخراج منابع زیرزمینی و فروش آن ها بپردازد. برای انجام اینکار، می بایست تکیه ای بر روی کارکنان دولت و یا پیمانکاران خصوصی داشته باشد. آن دولت می تواند به استخدام پیمانکاران خصوصی برای به عهده گرفتن وظایف خاص بپردازد، یا می تواند آن ها را بلعوض برای مقدار ثابت یا حق امتیاز نسبت به آنچه که می فروشد، به فروش برساند. بسیاری از شرکایی که می بایست بر روی آن ها تکیه کند، به هر حال دارای اهداف دیگری می باشند: به حداکثر رساندن درامد یا رفاه خود، که در عوض به معنای به حداقل رسانی پرداخت به دولت می باشد. این یک منازعه طبیعی و اجتناب ناپذیر در مورد منافع می باشد. در هر دو بخش دولتی و خصوصی، بسیاری از افراد هستند که دوست دارند از ثروت کشور برای اهداف شخصی شان استفاده کنند. بنابراین، چالش اصلی که هر دولت با آن مواجه است، اینست که چگونه با افرادی کار کند، که هدف شان به ضرورت متفاوت از منابف شخص شان باشد.

در این فصل، تمرکزم را بر روی مسئله ای می گذارم که مشخصا مرتبط با پاسخ به پرسش باشد: دولت چگونه می بایست با بخش خصوصی برای به حداکثر رسانی درامدی که (ارزش تنزیل شده مورد انتظار) از موهبت طبیعی اش دریافت می کند، کار کند؟

  • فرمت: zip
  • حجم: 0.31 مگابایت
  • شماره ثبت: 411

خرید

مطالب مرتبط