بررسی رابطه بین فشار روانی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان

بررسی رابطه بین فشار روانی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه

چکیده تحقیق:

در این تحقیق به بررسی رابطه بین فشار روانی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسطه شهرستان ابهر پرداخته ایم. نمونه تحقیق 372 نفر (191 نفر دختر و 181 پسر) از دانش آموزان مذکور را شامل می شود، که در سال تحصیلی 87-86 مشغول به تحصیل بوده اند. روش این تحقیق توصیفی و از نوع میدانی بوده و ابزار جمع آوری اطلاعات، برای متغیر فشار روانی، پرسشنامه اورسولا مارکهام است که احساس فشار روانی را می سنجد. برای گردآوری اطلاعات متغیر پیشرفت تحصیلی، ضمن مراجعه به کارنامه های تحصیلی دانش آموزان درسال تحصیلی87-86، معدل آنان ثبت شده است. داده های به دست آمده با استفاده از روشهای آماری تجزیه و تحلیل گردیده و فرضیه های تحقیق مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها حکایت از آن می کند که میزان فشار روانی دختران بیشتر از میزان فشار روانی پسران است. همچنین میزان پیشرفت تحصیلی دختران بیشتر از میزان پیشرفت تحصیلی پسران است. ولی رابطه ای بین میزان فشار روانی و میزان پیشرفت تحصیلی دختران دیده نشده، همچنین بین میزان فشار روانی و میزان پیشرفت تحصیلی پسران رابطه معناداری مشاهده نشده است. اثر متقابل جنس و پایه های تحصیلی بر روی فشار روانی دانش آموزان نیز معنی دار نیست.

عنوان

چکیده

فصل اول

مقدمه

بیان مساله

اهمیت و ضرورت تحقیق

اهداف تحقیق

سئوالات تحقیق

فرضیه ها

تعاریف عملیاتی متغیرها

فصل دوم

تاریخچه فشار روانی

تعاریف و نظریه های فشار روانی

علل استرس

عوامل موثر در تشدید فشار روانی

عوامل موثر بر پیشرفت تحصیلی

ارزشیابی و آزمونهای پیشرفت تحصیلی

تحقیقات انجام در داخل و خارج

فصل سوم

مقدمه

جامعه

نمونه و نمونه گیری

ابزار جمع آوری اطلاعات

روائی و اعتبار مقایس سنجش احساس فشار روانی

روش تحقیق

یافته های پژوهش

فصل چهارم

جداول

فصل پنجم

نتیجه گیری

پیشنهادات

محددیت ها

منابع

فایل ورد (Word) قابل ویرایش

خرید

مطالب مرتبط


تحقیق شیوه های فرزند پروری

دسته: علوم اجتماعی

حجم فایل: 34 کیلوبایت

تعداد صفحه: 35

خانواده سمبل امنیت و آرامش

در قسمت قبل به مطالب سرکوب نیازهای دوران کودکی، حمایت های افراطی و احساس امنیت و مشاجرات والدین پرداخته شد. اینک در ادامه می خوانیم…

بسیاری از افراد در جامعه ما تربیت فرزند را وظیفه مادر می دانند. گویا این تنها مادر است که باید خانه داری کند، وسایل راحتی افراد خانواده را فراهم کند و در برخی موارد حتی بیرون از منزل مشغول به کار باشد و پدر با یک یا دو شیفته کار کردن، منزل را محل استراحت خود تلقی کرده و می انگارد ورود به منزل به معنای رزرو یک اتاق در هتل است. در این گونه موارد کدبانوی خانه است که با وجود کار و مشغله فراوان مجبور است فشار بی امانی را تحمل کند. این گونه روابط (که این روزها در بسیاری از خانواده ها مرسوم شده است) از دو جهت به تربیت صحیح و اصولی فرزندان لطمه وارد می کند. اول این که کودک هیچ یک از والدین را به اندازه کافی نمی بیند و محبت لازمه را دریافت نمی کند و در نتیجه ی این کمبود محبت، در بزرگسالی دچار عقده های روانی شده و نمی تواند محبت خود را به دیگران ابراز دارد. ثانیاً مادر در اثر تحمل فشارهای بی امان زندگی ممکن است شکیبایی خود را از دست داده و در برابر شیطنت های کودکان حرکات نادرستی از خود بروز دهد؛ حتی بازی بچه ها را با فریادهای رعدگونه بر هم زده و با تمام این رفتارها، تنها پرخاشگری را به کودکان خود بیاموزد. (علاوه بر این کودک، رفتارهای پدر را الگو قرار داده و در بزرگسالی برای زن و فرزند احترامی قائل نخواهد شد. در نظر او جنس مؤنث تنها برای ایجاد رفاه حال مذکران آفریده شده، همانطور که مادرش بود) از تمام اینها گذشته، شاید بتوان از کمی ساعات حضور پدر در منزل در دوران کودکی چشم پوشی کرد؛ اما وقتی فرزند به سن نوجوانی رسید دیگر حضور مادر کافی نیست. در این بُرهه، احتیاج عاطفی به حضور پدر کاملاً مشهود است. البته واکنش دختران و پسران به عدم حضور پدر متفاوت است. دختران در سن بلوغ به جنس مخالف گرایش پیدا می کنند. آنها چون نیاز به محبت پدرانه را در خانه دریافت نکرده اند، سعی می کنند چنین محبتی را بیرون از منزل به دست آورند. پسران نیز ممکن است الگوهای نادرستی را برای خود ملاک رفتار مردانه قرار داده و رفتارهای ناسازگارانه ای از خود بروز دهند. فردی که از کودکی مورد بی مهری والدین و اطرافیان قرار گیرد الگویی برای ابراز محبت به دیگران را نمی آموزد و نمی تواند عواطف و احساسات خود را به دیگران منتقل کند. حال پسرکی را در نظر بگیرید که در محیط منزل به هر شکلی از عواطف و احساسات پدر محروم است (پدر حضور فیزیکی و یا عاطفی کمتری در منزل دارد). او برای جلب محبت دیگران خصوصاً پدر دست به هر کاری می زند و چون می بیند تنها هنگامی که مرتکب کار خطایی می شود مورد توجه قرار می گیرد، پس شروع می کند به واکنش های منفی، لجاجت، پرخاشگری، بد دهنی و در نوجوانی بزهکاری. این ناسازگاری ها زمانی به اوج خود می رسد که نوجوان اسیر باندهای بزهکارانه شده و با اندکی محبت از طرف آنها، جذب شخصیت دروغینشان شده، کم کم از پرخاشگری کلامی به قتل، دزدی، اعتیاد و دیگر مفاسد اجتماعی کشیده می شود. زیرا انحرافات اخلاقی مثل دایره ای، تسلسل وار هستند. دزدی به دنبال نیاز، گاه نیاز در اثر احتیاج به پول برای تهیه مواد مخدر، اعتیاد در اثر دوستی با دوستان ناباب و…

خرید

مطالب مرتبط


تأثیر ویژگیهای فردی منابع انسانی بر اثربخشی مدارس غیرانتفاعی

چکیده

نیروی انسانی نقش سازنده و کلیدی در پیشبرد ماموریتها، هدفها، سیاستها، خط مشی ها و استراتژیهای سازمان داراست و از ارکان رشد و بقای سازمان محسوب می گردد. در هر سازمانی به منظور اثربخش نمودن امور و نیل به هدفهای سازمانی از معیارهایی استفاده می کنند. اهم این معیارها عبارتند از جذب، آموزش و حفظ نیروی انسانی کارآمد و متخصص. از آنجا که ویژگیهای فردی منابع انسانی با اثربخشی سازمانی رابطه دارد، در این راستا محققین برای دستیابی به نتایج مطلوب هدفهای علمی و کاربردی را مدنظر قرار داده اند. بدین منظور قصد بررسی و پاسخگویی به این سوالات را دارند: (1) آیا بین سابقه کاری منابع انسانی واثر بخشی مدارس غیر انتفاعی رابطه معنی داری وجوددارد؟ (2) آیا بین تحصیلات منابع انسانی و اثر بخشی مدارس غیر انتفاعی رابطه معنی داری وجود دارد؟ (3) آیا بین شخصیت منابع انسانی و اثربخشی مدارس غیر انتفاعی رابطه معنی داری وجود دارد؟ در این تحقیق، سابقه کار، تحصیلات و شخصیت متغیر مستقل و اثربخشی متغیر وابسته در نظر گرفته شده است. با توجه به سوالات تحقیق سه فرضیه برای آن تدوین گردید که برای تجزیه و تحلیل فرضیه ها پرسشنامه 47 سوالی طراحی، توزیع و جمع آوری شد. پس از بررسی و تحلیل سوالات و آزمون فرضیه ها به روش «کای دو» مشخص گردید که بین سابقه کاری منابع انسانی و اثربخشی (فرضیه اول) رابطه معنی داری وجود ندارد ولی بین تحصیلات و شخصیت منابع انسانی و اثربخشی سازمانی (فرضیه دوم و سوم) رابطه معنی داری وجود دارد.

خرید

مطالب مرتبط


تاثیر مطالعات غیر درسی با پیشرفت درس فارسی دانش آموزان کلاس

مقدمه

بهبود مسائل تعلیم و تربیت همواره از دغدغه های تاریخ زندگی بشریت بوده. باید رویکردهای نوین تربیتی بر دیدگاه فعال و توسعه یافته باشند ت توانایی همگامی با فناوری و ارتباطات نوین را داشته باشد. یادگیری عمیق موضوعات درسی کمک به پرورش شهروندانی خواهد کرد که ابعاد مختلف توانائیهای آنان همچون خودشکوفایی، خلاقیت، استدلال و. شکوفا شوند چرا که تجارب قبلی مبنای ادراکات، طرز تفکر و رفتار است. در دنیایی که هر روز پیچیده تر می شود شاگردان مدرسه نیازمندند که بیشتر و بهتر درباره محیط خود بیاموزند چون امکان آموختن چون امکان آموختن از طریق تجربه دست اول در همه موارد وجود ندارد، لذا دانش آموزان با مطالعات غیر درسی است که می توانند به مسائل و مجهولات پر رمز و راز علمی و غیر علمی نگاهی دقیق داشته باشند. البته نباید شروع آموزش با فشار و اجبار توام باشد، چنانکه کودکی آمادگی لازم را از خود نشان ندهد باید این فعالیت را به تعویق انداخت، در غیر این صورت کودک با شکست و ناکامی مواجه می شود و در زمان مناسب هم پیشرفت لازم را نخواهد داشت. خواندن زمانی تحقق می یابد که دانش آموزان بتواند حروف را به طور صحیح با هم ترکیب کند و کلمه عبارت را خوب و روان بخواند و آنرا درک کند. اگر خواهان تربیت دانش آموزان خلاق، متفکر، مستقل و کنجکاو هستیم و اگر در پی کشف علل کاهش افت تحصیلی و ارتقاء انگیزه پیشرفت تحصیلی آن ها باید برنامه ریزی درسی را به سمت توسعه ذهنی و گسترش ظرفیت اندیشیدن سوق دهیم که یکی از این شیوه ها نهادینه شد فرهنگ مطالعه در زندگی دانش آموزان است.

خرید

مطالب مرتبط


بررسی ارتباط بین نیمرخ روانی و عود بیماری اعتیاد

موضوع:

بررسی ارتباط بین نیمرخ روانی و عود بیماری اعتیاد در مراجعه کنندگان به کلینیک فوق تخصصی ترک اعتیاد (16 تا 45 سال مذکّر)

بیان مسأله:

وابستگی روانی عبارت است از یک حالت خاص که به وسیله ولع و احساس اجبار شدید در ادامه مصرف یک دارو و یا ماده مخدر شخص می گردد و این احساس دلع معمولاً به خاطر استفاده از لذت و اثرات دلخواه آن است بنابراین وابستگی روانی علاوه بر نوع ماده مصرفی به حالات روحی و روانی فرد مورد نظر هم مربوط است.

یکی از مشخصات برجسته وابستگی روانی Craving (اشتیاق) است که عبارت است از یک تمایل بسیار شدید و غیر عادی نسبت به مصرف ماده مخدر که تقریباً به ندرت می توان چیز دیگری را جایگزین آن نمود در بالاترین و شدیدترین درجه اشتیاق ممکن است فرد هر اقدامی را به منظور تأمین و تهیه مواد انجام دهد که این قسمت به عنوان رفتار کلیشه ای و قالبی معتادان شناخته می شود. تحقیقات نشان می دهد که بسیاری از عوامل در علت شناسی و تداوم اعتیاد دخالت دارند که یکی از عوامل می تواند جنبه های روانپزشکی اعتیاد باشد بیشتر شواهد روانپزشکی مبیّن این حقیقت است که اعتیاد به مواد مخدر به ویژه هروئین می تواند ناشی از اختلالات عمده و شدید روانی و یا شخصیتی باشد تحقیق وایلتت در سال 1962 همین نظریه را تأئید کرد که نیمرخ روانی معتادها متفاوت تر و غیر عادی تر از افراد سالم است.

تحقیق جیر نیز در سال 1990 نشان داد که افراد مبتلا به بیماریهای روانی مشکلات مربوط به داروها را بروز بدهند.

بنابراین در این تحقیق با مسائل زیر روبه رو هستیم:

1- آیا نیمرخ روانی افراد بر اساس مقیاسهای M. M. P. I در گروهی که بعد از سم زدایی بازگشت مجدد را داشتند با گروهی که بازگشت نداشتند متفاوت است؟

2- آیا بین نیمرخ روانی افراد و مصرف مجدد رابطه وجود دارد؟

3- آیا میان نیمرخ روانی و دفعات بازگشت به مصرف مواد رابطه وجود دارد؟

4- در صورت وجود رابطه آیا می توان با استفاده از نیم رخ روانی بازگشت مجدد افراد را پیش بینی نمود؟

5- فایده و اهمیت پژوهش:

سوء مصرف وابستگی به مواد مخدر با دوره های بهبود و عود آن شخص می گردد و در یک بررسی کلاسیک توسط هانت، بارنت و برانج در (1971) نشان داده شد که هروئین، نیکوتین و الکل با درجات و الگوهای مشابهی از عود همراه بودند این پژوهشگران نشان دادند که اعتیاد افراد درمان شده در مدت 12 ماه بازگشت نمود. آنها اشاره کردند که این یافته ها انعکاس فرایندهای معمولی است که زیر بنای اعتیاد را تشکیل می دهند.

فرضیه های پژوهش:

1- مقیاسهای روایی آزمودنی ها در گروهی که بعد از سم زدایی مصرف مجدد نداشتند با گروهی که مصرف مجدد داشتند تفاوت معنی دار دارند.

2- بین دو گروه در خصوصیت خودبیمار انگاری تفاوت معنی دار وجود دارد.

3- بین دو گروه در خصوصیت افسردگی تفاوت معنی دار وجود دارد.

4- بین دو گروه ما در خصوصیت هستیری تفاوت معنی دار وجود دارد.

5- بین دو گروه در خصوصیت جامعه رنجوری تفاوت معنی دار وجود دارد.

6- بین دو گروه در خصوصیت پارانوئید تفاوت معنی دار وجود دارد.

7- بین دو گروه در خصوصیات ضعف روانی، اسکیزوخرنی، هیبومانی تفاوت معنی داری وجود دارد.

8- بین نیمرخ روانی و مصرف مجدد بعد از سم زدایی رابطه وجود دارد.

9- بین نیمرخ روانی و دفعات مصرف مجدد بعد از سم زدایی رابطه وجود دارد.

فصل سوم

– روش تحقیق

– روش انتخاب نمونه و تعداد نمونه ها

– روش جمع آوری اطلاعات

– متغیرهای تحقیق

– ابزار تحقیق

– روش های آماری مورد استفاده در این پژوهش.

روش تحقیق: تحقیق مورد مطالعه از نوع پس رویدادی مقایسه ای و بررسی ارتباط است.

جامعه آماری: متشکل از کلیه بیماران مراجعه کننده به کلینیک

روش انتخاب نمونه تعداد نمونه ها: برای انتخاب نمونه ابتدا بیمارانی که در طول یک ماه بعد از سم زدایی مصرف مجدد داشتند از بیمارانی که مصرف نداشتند جدا شدند. سپس افراد بالای 45 سال به علت اینکه در محدوده سنی مورد نظر برای پژوهش نبودند و افراد بیسواد که پرسشنامه M. M. P. I برای چنین افرادی قابل اجرا نیست از پرونده های مورد بررسی حذف شدند. به این ترتیب تعداد 30 نفر بودند که مصرف مجدد داشتند انتخاب شدند سپس جهت مقایسه از میان پرونده های بیمارانی که مصرف نداشتند به روش تصادفی ساده و قرعه کشی 30 نفر بیمار به عنوان نمونه انتخاب شدند.

ابزار تحقیق: ابزار تحقیق در این پژوهش پرسشنامه شخصیتی منیه سوتا است این پرسشنامه به سال 1943 به وسیله هاتا وی مک گنلی در دانشگاه منیه سوتا ساخته شد. هم به صورت فردی وهم به صورت گروهی قابل اجرا است. فرم های گوناگون این پرسشنامه را می توان در گروه های سنی بالاتر از 16 سال و با افرادی که حداقل 8 کلاس تحصیلات هستند اجرا کرد.

اعتبار و روایی آزمون:

روشهای آماری مورد استفاده در این پژوهش:

فصل اول:

– مقدمه

– بیان مسأله

– فایده و اهمیت تحقیق.

– فرضیه های پژوهش.

– تعریف اصطلاحات.

خرید

مطالب مرتبط