آزاد سازی، مهاجرت و پیشرفت ارتباط امریکا و مکزیک

چکیده

مهاجرت از مکزیک به ایالات متحده امریکا به دنبال آزادی اقتصاد کشور مکزیک افزایش پیدا کرده است. طرفداران این نوع آزاد سازی این موضوع را مطرح کرده اند که این فرایند باعث کاهش مهاجرت خواهد شد در واقع، آن ها از این مباحث در ارتباط با محرک های غیر مهاجرتی به عنوان مبنایی برای فروش کالاهای خود در ایالات متحده براساس قراردادنامه تجارت آزاد امریکای شمالی استفاده می کنند. عوام فریبی در زمینه عدم مهاجرت، نه تنها نقض احساسات افراد می باشد بلکه از پایه نیز رد شده است. تاثیرات متنوع آزادسازی به عنوان یک عامل مهم در جابه جایی افراد به مناطق شمالی و نگه داشتن نرخ بالای مهاجرت به شمار می آید. چنین حقایقی منجر به بررسی مجدد چنین سیاست هایی در ایالات متحده شده است. سیاستی که حقیقت مربوط به ادامه مهاجرت را پذیرفته و باعث یکپارچه شدن مهاجران در ارتباط با نیروی کار با در نظر گرفتن حقوق کامل و منفعت گسترده آن ها شده است.

کلیدواژه: مهاجرت، پیشرفت، آزادسازی

مقدمه

در سال 2004 در فیلم حادثه ای the day after tomorrow ساخت هالیوود، طوفان عظیمی منجر به سر و صدای زیادی در سرتاسر امریکا می شود، و جمعیت گسترده ای از ایالات متحده به سمت مرزهای مکزیک مهاجرت می کنند – که مقامات مکزیکی از ورود آن ها جلوگیری به عمل می آورند. چنین صحنه هایی حس رضایت را در بسیاری از بینندگان مکزیکی که نتوانستند به ایالات متحده وارد شوند ایجاد کرد. حقیقتی در سناریو the day after tomorow وجود دارد برای نمونه آن به عنوان عصر یخی جدیدی می باشد که سرتاسر آمریکای شمالی را فرا گرفته که باعث معکوس شدن جریان مهاجرت از مکزیک به ایالات متحده خواهد شد. علاوه بر این علارغم پیش بینی های متفاوت در شرف وقوع بودن مهاجرت از مکزیک به امریکا، نرخ بالایی از این جابه جایی ها به سمت مناطق شمالی در دهه 1990 و اوایل قرن جدید شروع شده و همچنان ادامه می یابد. اگرچه بر طبق آمار نرخ مهاجرت در مکزیک رو به کاهش می باشد و نوسانات اقتصادی در هر دو کشور بالا و پایین می رود.

خرید

مطالب مرتبط


مقاله بهره وری

تاریخچه بهره وری

واژه بهره وری برای نخستین بار به وسیله فرانسواکنه ریاضی دان و اقتصاد دان طرفدار مکتب فیزیوکراسی (حکومت طبیعت) به کار برده شد. «کنه» با طرح جدول اقتصادی، اقتدار هر دولتی را منوط به افزایش بهره وری در بخش کشاورزی می داند. در سال 1883 فرانسوی دیگری به نام «لیتره» بهره وری را دانش و فن تولید تعریف کرد. با شروع دوره نهضت مدیریتعلمی در اوایل سالهای 1900، فردریک وینسلوتیلور و فرانک و لیلیان گیلبرث به منظور افزایش کارایی کارگران، درباره تفسیم، کار بهبود، روش ها و تعیین زمان استاندارد، مطالعاتی را انجام دادند. بعدها کارایی را دوباره هر یک از عوامل تولید استفاده کردند. اما واژه ای که به تدریج جنبه عمومی تر و کلی تر پیدا کرد و در ادبیات مدیریت رایج گردید، «بهره وری» بود. در سال 1950 سازمان همکاری اقتصادی اروپا به طور علمی بهره وری را چنین تعریف کرد: «بهره وری حاصل کسری است که از تقسیم مقدار یا ارزش محصول بر مقدار یا ارزش یکی از عوامل تولید به دست می آید. بدین لحاظ می توان از بهره وری سرمایه، مواد اولیه و نیروی کار صحبت کرد. سازمان بین المللی کار بهره وری را چنین تعریف کرده است:«بهره وری» عبارت است از نسبت ستاده به یکی از عوامل تولید (زمین، سرمایه، نیروی کار و مدیریت). در این تعریف « مدیریت » به طور ویژه یکی از عوامل تولید در نظر گرفته شده است. نسبت تولید به هر کدام از این عوامل معیاری برای سنجش بهره وری محسوب می شود. در سال 1958 آژانس بهره وری اروپا بهره وری را درجه و شدت استفاده موثر از هر یک از عوامل تولید تعریف کرد. همچنین این سازمان اعلام داشت که «بهره وری» یک نوع طرز تفکر و دیدگاهی است بر این پایه که هر فرد می تواند کارها و وظایفش را هر روز بهتر از روز قبل انجام دهد. اعتقاد به بهبود بهره وری یعنی داشتن ایمان راسخ به پیشرفت انسانها …

خرید

مطالب مرتبط


بررسی چگونگی مدیریت و تاثیر آن بر عملکرد کارکنان (پروژه رشته مدی

عنوان کامل:بررسی چگونگی مدیریتو تاثیر آن بر عملکرد کارکنان

مقدمه

مولفه های جز دستمزد وجود دارند که نیروی کار برتر را حفظ می کند عاملی دیگری جزء بهای نازل کالا نیز وجود دارند که مشتریان خود را حفظ می نمایند همچنین در توسعه و اقتصاد کشور به جزء ثروت و منابع موجود در آن عوامل وجود دارند که پیشرفت را تضمین می کند. چه بسا کشورهایی که با در دست داشتن معادن، منابع مختلف از جمله کشور های با درآمد کم و اقتصاد ضعیف تک محصولی به شمار می روند و کشورهای که با فقر منابع طبیعی دارای اقتصادی کار آمد و تاثیر گذار می باشند و البته فاکتور اصلی و مهم دیگری به نام مدیریت نیز به کمک می آید. مدیریتی، یک مدیریت صحیح محسوب می شود که یک مدیریت موثر می باشد. مدیریت موثر جزء منابع اصلی توسعه ملتها شده است و مهمترین منابع لازم برای توسعه ملتها است. اعمال مدیریت توسط مدیر در موفقیعت یک سازمان نقش بسزایی دارد هر چه سازمان پیچیده تر باشد نقش مدیریت دشوار تر خواهد شد. مدیریت یعنی تصمیم گیری در زمان مناسب با افراد مناسب در جای که فعالیت در آن جریان دارد.

مدیران موثر، رهبران موثری هستند که با اعمال مدیریت اصلی و کار آمد خود می تواند نقش به سزایی در جامعه از طریق مشارکت در صنایع و ارائه خدمت مطلوب ایفاء نمایند و مدیران موثر و موفق مدیرانی هستند که ملبس به جامعه علم و تجربه باشند دیگر زمان آن که مدیر در یک برج بلند و لوکس بنشیند و از راه دور کنترل و دستور دهد سپری گردیده است حال زمان آن فرا رسیده است.

خرید

مطالب مرتبط


تاثیر مدیریت منابع انسانی راهبردی (ترجمه)

چکیده

در این مقاله ما تئوری هایی در ارتباط با تاثیر مدیریتمنابع انسانی راهبردی (SHRM) معرفی می کنیم. به طور مشخص چارچوبی را (که حاصل بررسی، ادغام، و توسعه مبانی نظری SHRM می باشد) مطرح می کنیم که برای محققان ابزارهای نظری لازم را برای 1- توسعه ارزیابی های ساختاری کارایی سازمانی ایجاد کرده و 2- مدل های تئوری تاثیر مدیریت منابع انسانی راهبردی (SHRM) را ایجاد می کند که می تواند به طور دقیق به تفسیر و ارزیابی پیوند اصلی تئوری تاثیر مدیریت منابع انسانی راهبردی (SHRM) (یعنی پیوندهای میان استراتژی های سازمانی، تئوری تاثیر مدیریت منابع انسانی راهبردی (SHRM) ، و کارایی سازمانی) بپردازد. محققان همچنان در حال بررسی نظریه یکپارچه و منسجم در ارتباط با مدیریت منابع انسانی راهبردی (SHRM) می باشند. مدیریت منابع انسانی راهبردی به عنوان الگوهای برنامه ریزی شده منابع انسانی (یعنی نیروی کار) تعریف می گردد و هدف فعالیت ها و بکارگیری مدیریت منابع انسانی راهبردی، توانمند ساختن سازمان برای تامین اهداف و مقاصد سازمانی می باشد. تا به امروز، بررسی های مربوط به استراتژی مدیریت منابع انسانی راهبردی تمرکز خود را بر روی ارزیابی ارتباط بین استراتژی سازمان ها، سیاست های SHRM، فعالیت ها و قرار داده است که در این مقاله ما به پیوستگی استراتژی های مدیریت منابع انسانی راهبردی اشاره می کنیم. به هر حال فقدان یک چارچوب نظری، که این ارتباطات را مشخص می کند به عنوان یک عامل انفعالی در ارتباط با بحث های علمی وبه حساب می آید. به ویژه اینکه بسیاری از محققان به این بحث می پردازند که در نبود چنین چارچوب نظری، ما دارای درک کمی در ارتباط با ایجاد استراتژی مدیریت منابع انسانی راهبردی و بالا بردن کارایی سازمان ها داریم.

خرید

مطالب مرتبط