بررسی مقایسه ای خصیصه سلطه گری و سلطه پذیری در زنان شاغل و غیر ش

دسته: روانشناسی

حجم فایل: 246 کیلوبایت

تعداد صفحه: 60

چکیده

موضوع مورد بررسی در این پروهش بررسی مقایسه ای خصیصه سلطه گری و سلطه پذیری در زنان شاغل و زنان غیر شاغل می باشد. در این پژوهش ما به این مطلب می پردازیم که ایا شاغل یا غیر شاغل بودن زنان در سلطه پذیری یا سلطه گری انها تاثیری دارد یا نه. این که چگونه می توان رفتار فردی را تبیین کرد که در مقابل بالا دستان محجوب و سر ب زیر و حرف گوش کن، اما در مقابل زیر دستانش یا همسرش دیکتاتوری است زورگو و خشن، بررسی این که چه عواملی در میزان سلطه گری و سلطه پذیری انسان ها نقش دارد و چه تفاوتی میان زنان شاغل از نظر سلطه گری و سلطه پذیری وجود دارد، مورد پژوهش قرار گرفته است.

شیوه انتخاب نمونه از این جامعه خوشه ای تصادفی سیستماتیک می باشد که از این طریق تعداد 60 نفر که شامل زن شاغل و 30 زن غیر شاغل می باشد یعنی کل زنان مشغول به کار در کارخانه لوازم پزشکی سوپا در در شهرستان کرج انتخاب شده است.

ابزار این پژوهش پرسش نامه (برن رویترBern Reuter.) بوده که شامل 125 سوال است و به جوانان و بزرگسالان اختصاص دارد و 6 جنبه از شخصیت را اندازه میگیرد. این نوع ازمون از نظر هزینه و زمان لازم برای اجرا مقرون به صرفه است ضمنا اعتبار بالایی دارد و نتایچ ازمون در 6 مقیاس استخراج می شود.

نتیجه: با اجرای این ازمون و نتیجه به دست امده با اطمینان میتوان گفت بین میانگین سلطه گری و سلطه پذیری زنان شاغل و غیر شاغل تفاوت معنا داری

فصل اول

مقدمه چکیده 1

موضوع پژوهش 2

بیان مسئله 2

فایده و اهمیت هدف پژوهش 2

فرضیه‌های پژوهش 3

تعاریف نظری 3

تعاریف عملیاتی 4

فصل دوم

سلطه‌گر کیست؟ سلطه‌پذیر کیست؟ 5

سلطه‌گری و سلطه‌پذیری از دیدگاه روان‌کاوی 6

سلطه‌گری و سلطه‌پذیری از دیدگاه فروید 7

سلطه‌گری و سلطه‌پذیری از دیدگاه یونگ 9

سلطه‌گری و سلطه‌پذیری از دیدگاه اریک فروم 11

سلطه‌گری و سلطه‌پذیری از دیدگاه راسل 16

سلطه‌گری و سلطه‌پذیری از دیدگاه آدلر 19

همرنگی و همنوایی اجتماعی و نقش آن در سلطه‌گری و سلطه‌پذیری 20

امنیت و مکانیزم‌های روانی آن در نقش سلطه‌گری و سلطه‌پذیری 21

قدرت و ایدئولوژی مسلط 22

ناکامی و خشم و پرخاشگری 23

ترس 24

تعصب 25

خصوصیت فرد متعصب 25

پیش‌داوری، قالبهای فکر 27

جنسیت و نقش آن در سلطه‌پذیر 27

تحقیقات علمی انجام شده در رابطه با سلطه‌پذیری و نیاز به قدرت در جهان و ایران 28

فصل سوم

نوع پژوهش.. 34

جامعه آماری 34

روش نمونه‌گیری و تعداد نمونه منتخب 34

مشخصات گروه نمونه منتخب 35

ابزار پژوهش 35

روش اجرای پژوهش 36

اعتبار و روایی 37

روش تجزیه و تحلیل داده‌ها 38

فصل چهارم

بخش توصیفی 39

شاخص‌های مرکزی41

بخش استنباطی و فرضیه‌ها 42

فصل پنجم

نتیجه‌گیری 49

محدودیت‌های پژوهش 49

پیشنهادات 50

منابع 51

خرید

مطالب مرتبط


مقاله روش تحقیق گرند تئوری بررسی علل افزایش سن ازدواج دختران شهر

دسته: علوم انسانی

حجم فایل: 102 کیلوبایت

تعداد صفحه: 16

مسئله ازدواج و زناشویی از جمله مسائل مهم حیات بشر در طول تاریخ بوده و هست. به همین خاطر، این مسئله، علاوه بر ادیان و مذاهب، مورد توجه حوزه های علمی مختلف چون جامعه شناسی، حقوق، اقتصاد، روانشناسی، فلسفه و… بوده است. خانواده به عنوان یکی ازنهادهای مهم جامعه، درصورت هرگونه تغییر و تحول در جامعه، بالطبع تغییراتی در این نهاد نیز ایجاد خواهد شد. افزایش سن ازدواج دختران و بروز پدیده تجرد قطعی در بین آنان، از زمره این تحولات است که در نتیجه تغییرات کلان در سطح جامعه حادث می شود. سن ازدواج در اغلب کشورهای درحال توسعه، روندی صعودی دارد و آمارها نشان می‌دهد در چند دهه اخیر به طور مرتب با نوسانات جزیی افزایش یافته است. در حال حاضر دختران تمایل کمی به ازدواج دارند و به دلیل نبود شرایط برای ازدواج به این امر روی نیاورده و از ازدواج دوری کرده و ترجیح می دهند که مجرد و در خانه پدر و مادر خود بمانند حال در این راستا والدین ناراضی بوده و نگران آینده فرزندان خود می باشند. بررسی سن ازدواج جوانان ایرانی در چند دهه اخیر، روندی صعودی را نشان می‌دهد در حالی که سن ازدواج در سال 1354 حدود 25 سالگی بود، پس از چند دهه افزایش (بجز سال 1365) در سال‌های اخیر برای پسران به 28 و دختران به 24 رسیده است. البته آمارهای متفاوتی در این باره ارائه می‌شود و طبق اعلام مرکز پژوهش‌های مجلس شورای اسلامی، سن ازدواج برای پسران 29 و دختران 28 است. این اعداد و ارقام هر چه که باشد، از بالا بودن نامعقول سن تاهل خبر می‌دهد که بالطبع از جنبه‌های مختلف و به صورت پردامنه به آسیب‌زایی در جامعه عرف‌پسند و هنجارطلب می‌پردازد. هدف از این تحقیق بررسی دلایل افزایش سن ازدواج و عوارض ناشی از آن که به‌مراتب گسترده‌ محسوب می‌شود و ارائه برخی راهکارهای احتمالی برای بهبود وضعیت افزایش سن ازدواج می باشد. در گذشته فرد به هنگام ازدواج بیشتر پایبند ملاحظات اقتصادى و اجتماعى بود ولى امروزه، علیرغم توجه روزافزون به اینگونه موارد، بیشتر طالب همسرى است که با او هماهنگى فکرى و روحى داشته باشد و از نظر امور ذهنى و معنوى با وى همسانى داشته باشد. این مسإله در انتخاب همسر اثر گذاشته و انتخاب را مشکلتر و درنتیجه سن ازدواج را عقب تر مى برد. عدم اقدام به ازدواج در سنین مقرر و عرفی نه تنها موجب پیدایش مشکلات عدیده می گردد بلکه عوارض روحی و روانی را نیز به دنبال دارد. جامعه ای که ما در آن زندگی می کنیم، بیشتر جمعیت آن را جوانان تشکیل می دهند. در حال حاضر جوانان با مسائل مختلفی روبه رو هستند. مسائل و مشکلاتی که جوانان را احاطه کرده است باعث شده سن ازدواج در کشور افزایش یابد واین زنگ خطری برای خانواده ها ودولت است، که هر چه زودتر باید جلوی این مشکل به ظاهر سطحی اما در باطن بسیارخطرناک می باش را بگیرند. پدیده ی اجتماعی تأخیر در سن ازدواج، هم کارکردهای مناسب و هم نامناسب دارد. به اعتقاد کارشناسان اجتماعی، پیامد مناسب در بالارفتن سن ازدواج به ویژه در دختران این است که آنان با فرصت بیشتری به ا دامه ی تحصیلات دانشگاهی پرداخته و به اشتغال در بیرون از خانه بپردازند و در عرصه های زندگی اجتماعی، توانایی های خود را بیش از گذشته بروز دهند. اما باید توجه داشت که این نتیجه مثبت آن قدر چشمگیر و اساسی نیست که بتواند تبعات منفی فراوان ناشی از افزایش سن ازدواج را توصیه نماید. با توجه به کوتاه و زودرس شدن سن بلوغ جنسی در جامعه، شکاف و طولانی شدن آن و عدم تأمین نیازهای روحی و جسمی جوانان با مشکلات روحی، روانی و نابهنجاری های اجتماعی را به وجود آورده و ایجاد بحران های شخصیتی – اجتماعی می نماید. از جمله ی این نابهنجاری ها گرایش به ارتباطات غیر متعارف دختر و پسر، افسردگی و اختلالات جنسی است. تاخیر در سن ازدواج می تواند تبعات اجتماعی زیادی به همراه داشته باشد.

خرید

مطالب مرتبط


بررسی خشونت علیه زنان

دسته: روانشناسی

حجم فایل: 263 کیلوبایت

تعداد صفحه: 65

1-1 تعریف خشونت علیه زنان و انواع آن 5-3

2-1 علل خشونت علیه زنان8-6

3-1 علل مخفی ماندن خشونت علیه زنان 10-9

4-1 پیامد و تبعات خشونت علیه زنان 13-11

5-1 مطالعات مشابه17-14

فصل دوم: اهداف و روش کار

1-2 اهداف کلی و سوالات 19-18

2-2 کلید واژه خشونت 20

3-2 روش کار 22-21

فصل سوم: نتایج و درصد ها

1-3 خشونت فیزیکی 23

2-3 خشونت روانی 24

3-3 خشونت جنسی 25

4-3 همبستگی متغیرها 32-26

فصل چهارم: جداول

1-4 جدول شماره (1) توزیع متغیرهای کمی زمینه 33

2-4 جدول شماره (2) توزیع فراوانی برخی متغیرهای زمینه‌ای 34

3-4 جدول شماره (3) توزیع فراوانی برخی متغیرهای وابسته به خشونت. 35

4-4 جدول شماره (4) توصیف کلی خشونت فیزیکی و توزیع میانگین گویه‌های خشونت فیزیکی 36

5-4 جداول شماره (5 و 6) توزیع فراوانی گویه‌های مربوط به خشونت روانی و توصیف کلی خشونت روانی. 38-37

6-4 جداول شماره (7 و 8) توزیع گویه های فراوانی خشونت جنسی، توصیف کلی خشونت جنس39-38

7-4 جدول شماره (9) توزیع میانگین برخی متغیرهای مرتبط با خشونت 39

8-4 جدول شماره (10) توصیف کلی خشونت و نمودار توزیع فراوانی خشونت 40

همبستگی متغیرها

9-4 جدول شماره (11) بررسی رابطه میان سن و میزان خشونت41

10-4 جدول شماره (12) بررسی رابطه میان میزان تحصیلات و میزان خشونت42

11-4 جدول شماره (13) بررسی رابطه میان شغل و میزان خشونت43

12-4 جدول شماره (14) بررسی رابطه میان شغل همسر و میزان خشونت44

13-4 جدول شماره (15) بررسی رابطه میان میزان درآمد و میزان خشونت 45

14-4 جدول شماره (16) بررسی رابطه میان اعتقادات مذهبی زن و میزان خشونت 46

15-4 جدول شماره (17) بررسی رابطه میان اعتقادات همسر و میزان خشونت 47

16-4 جدول شماره (18) بررسی رابطه میان محل سکونت و میزان خشونت 48

17-4 جدول شماره (19) بررسی رابطه میان ازدواج قبلی همسر و میزان خشونت 49

18-4 جدول شماره (20) بررسی رابطه میان اعتیاد همسر به مواد مخدر و میزان خشونت50

19-4 جدول شماره (21) بررسی رابطه میان ازدواج اجباری و میزان خشونت 51

20-4 جدول شماره (22) بررسی رابطه میان بیماری روانی همسر و میزان خشونت 52

21-4 جدول شماره (23) بررسی رابطه میان متغیرهای کمی زمینه‌ای و خشونت و ابعاد آن 55-53

22-4 جدول شماره (24) بررسی رابطه میان انجام ختنه در کودکی و میزان میل جنسی 55

23-4 جدول شماره (25) بررسی رابطه میان انجام ختنه در کودکی با میزان ارضاء از رابطه جنسی 56

24-4 جدول شماره (26) بررسی رابطه میان انجام ختنه در کودکی با محل سکونت 56

فصل پنجم: توانمند سازی زنان

1-5 راهکارها58-57

2-5 روانشناختی زنان مورد ضرب و شتم 59

3-5 روان درمانی. 60

4-5 بالا بردن آگاهیهای عمومی و قدرتمند ساختن زنان 61

پرسشنامه 64-62

منابع 67-65

چکیده:

بحث زنان در معرض بیشترین خشونت علیه زنان بحثی است متعلق به تمام جوامع بشری که از دیرباز مورد توجه جامعه شناسان، روان شناسان و مددکاران، جامعه شناسان و فعالان حوزه اجتماعی بوده است. زنانی که اگرچه بار کلمه تعرض را باخود حمل می کنند اما در واقع قربانیان سیستم های سرمایه داری و جوامع مرد سالارند.

همانطور که می دانیم یک پدیده و آسیب اجتماعی را نمی تواد قائم به فرد نمود و می بایست سعی نماییم علت ها و معلول ها را در کنار یکدیگر بررسی نماییم. پدیده خشونت علیه زنان حاصل چندین علت در جامعه می باشد.

سازمان‌ها و کشورهای جهان می‌کوشند با برنامه‌های گوناگون با خشونت علیه زنان مبارزه کنند.

خانواده پایه اساسی و سلول سازنده اجتماع است، نهادی است که به اعضاء خود احساس امنیت و آرامش می بخشد. در واقع هر خانواده را باید، خشت بنای جامعه، مبداء بروز عواطف انسانی و کانون صمیمانه ترین روابط میان افراد به حساب آورد.

خانه غالباً به عنوان پناهگاه امنیت و خوشبختی تصور می شود اما خشونت خانوادگی بخشی از تجربه بسیاری از زنان است. از دیدگاههای گوناگون پدیده رفتار خشن یکی از اعضاء به صورتهای متفاوت نامگذاری می شود. بطور معمول از خشونت خانوادگی (Family violence) یا خشونت زناشوئی (Marital vioence) نام برده می شود. در این مقاله ابعاد همسرآزاری یا زن آزاری و به عبارت بهتر خشونت شوهران علیه همسرانشان مدنظر قرار گرفته است.

خرید

مطالب مرتبط


تحقیق روانشناسی بازی کودکان

دسته: روانشناسی

حجم فایل: 16 کیلوبایت

تعداد صفحه: 13

انسان نیاز به حرکت و جنبش دارد و بازی بخش مهمی از این نیاز است. هر فرد برای رشد ذهنی و اجتماعی خود، نیازمند اندیشه و تفکر است و بازی خمیر مایه این تفکر و اندیشه است. آمادگی جسمی و روحی برای مقابله با مشکلات بخشی از فلسفه ی بازی کودکان است، بنابراین، بازی هر چه گسترده تر، پیچیده تر و اجتماعی تر باشد کودک از مصونیت روانی بیشتری برخوردار می شود. کشف دنیای اطراف بخش دیگری از فلسفه بازی است که کودک حس کنجکاوی خود را از این طریق ارضا می کند. بازی تن و روان کودک را ایمنی می بخشد و مسؤولیتهای اجتماعی و اقتصادی را که در آینده باید بدون کشید به او می آموزد. کودک با بازی کردن موقعیتی بدست می آورد تا اعتقادات، احساسات و مشکلات خود را پیدا کند و مهارتهای زندگی را بیاموزد. ” رابرت وایت” میگوید: «ساعات زیادی را که کودکان صرف بازی می کنند نمی توان به هیچوجه تلف شده تلقی نمود، بازی ممکن است شادی بخش باشد ولی در دوران کودکی یک کار جدی است ». بدون تردید بازی بهترین شکل فعالیت طبیعی هر کودک محسوب میشود. تعـــــریف بـــازی: به هرگونه فعالیت جسمی یا ذهنی هدفداری که به صورت فردی یا گروهی انجام پذیرد و موجب کسب لذت و اقناع نیازهای کودک شود، بازی می گویند.

خرید

مطالب مرتبط


تحقیق جامعه شناسی و علم سیاست

دسته: علوم انسانی

حجم فایل: 43 کیلوبایت

تعداد صفحه: 34

جامعه شناسی مطالعه رفتار انسان در زمینه اجتماعی است. بنابراین جامعه واحد اساسی تحلیل است و ازاین جهت جامعه شناسی با روانشناسی که واحد اساسی تحلیل آن فرد انسانی است تفاوت دارد. جامعه را می توان گروهبندی متمایز و به هم پیوسته ای از افراد انسانی تعریف کرد که در مجاورت یکدیگر زندگی می کنند و رفتارشان با عادات، هنجارها و اعتقادات مشترک فراوانی مشخص می شود که آن را از گروه بندیهای انسانی دیگر که عادات، هنجارها و اعتقادات آشکارا متفاوتی دارند متمایز می کند.

اصطلاح جامعه شناسی را اگوست کنت که یکی از بنیادگذاران این رشته است وضع کرد. هم کنت و هم هربرت اسپنسر یکی دیگر از نبیادگذاران جامعه شناسی، تاکید کرده اند که جامعه واحد اصلی تحلیل جامعه شناختی است. تعیین بنیادگذاران یکی از رشته های تقریبا جدید دانشگاهی ممکن است کار نسبتا ساده ای به نظر برسد، اما همیشه مساله ای ذهنی است و برخی از صاحبنظران ممکن است بخواهند نامهای دیگری را از قبیل کارل مارکس، امیل دورکیم یا ماکس وبر، بر آن اسامی بیفزایند یا حتی جایگزین آنها کنند. در هر صورت آنها خواه بنیادگذار جامعه شناسی بوده باشند یا نباشند، هر سه، سهم عمده ای هم از جهت نظری و هم تجربی در پیدایش و توسعه جامعه شناسی داشته اند. مارکس دانشمندی صاحبنظر در چند رشته، از قبیل تاریخ، فلسفه سیاسی و اقتصاد بود و البته فعالانه در سیاست شرکت داشت. کاوشها و نظرهای وی درباره رابطه بین سیاست، اقتصاد و جامعه که او ناخواسته نام خود را به آنها داده دلیلی گویا بر سهمی است که او در پیشرفت جامعه شناسی داشته است. اندیشه های دورکیم در مورد تقسیم کار یا تخصصی شدن نقشها در جامعه نیز از اهمیت بسیار برخوردار بود و مطالعات وی درباره مذهب و خودکشی نمونه های برجسته پژوهش جامعه شناختی، بویژه از نظر استفاده از آمار بود. وبر، هم منتقد مارکس و هم به وجودآورنده مفاهیم متعددی درباره دولت، قدرت، اقتدار، و مشروعیت و نقش اندیشه ها یا نظامهای ارزشی در تکامل و دگرگونیهای جامعه بود. هر چند اندیشه های مارکس و وبر در توسعه جامعه شناسی مهم بوده است، دلیل بهتری وجود دارد که آنها را بنیادگذار جامعه شناسی سیاسی بنامیم. اما این موضوعی است که باید در مباحث بعدی مطرح شود.

خرید

مطالب مرتبط