سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مقایسه استاندارد حسابداری (IAS) با استاندارد آمریکا (usgaap)

  • عنوان لاتین مقاله: Are International Accounting Standards-based and US GAAP-based Accounting Amounts Comparable
  • عنوان فارسی مقاله: آیا مقادیر حسابداری براساس استاندارد های بین المللی حسابداری (IAS) و اصول پذیرفته شده (usgaap) حسابداری آمریکار با یکدیگر قابل مقایسه می باشند ؟
  • دسته: حسابداری
  • فرمت فایل ترجمه شده: WORD (قابل ویرایش)
  • تعداد صفحات فایل ترجمه شده: 8
  • ترجمه سلیس و روان مقاله آماده خرید است.

خلاصه

ما به دنبال پاسخ برای این سؤال که آیا نتایج مقادیر حسابداری در شرکت های غیر آمریکایی که از استانداردهای بین المللی پیروی می کنند. با نتایج ناشی از اصول پذیرفته شده حسابداری آمریکا در شرکت های آمریکایی قابل مقایسه می باشند.

ما ارزیابی قابلیت مقایسه را به وسیله تناسب ارزش برای ارزش ثبت شده در دفتر سهام و درآمد خالص برای شرکت هایی که از (IAS) و (USGAAP) پیروی می کنند و همچنین با اندازه گیری همبستگی میان در آمد های خالص هر دو گروه از شرکت ها عمل می کنیم.

البته این یافته ها به طور بالقوه به مذاکرات سیاسی رایج توسط شرکت های آمریکایی برای پذیرفتن و پیروی از (IAS) وابسته می باشند.

یکی از دلایل اصلی پذیرفتن این موضوع این است که مقادیر حسابداری براساس (IAS) می تواند با مواردی که بر پایه (USGAAP) استوارند قابل مقایسه باشد.

در این تحقیق به طور کلی ما درمی یابیم که مقادیر حسابداری برای شرکت های آمریکایی که از (USGAAP) پیروی می کنند عموما تناسب ارزش بالاتری را نسبت به شرکت های غیر آمریکایی که از (IAS) پیروی می کنند دارا می باشند.

هرچندکه تناسب ارزش عموما بعد از آن که شرکت های غیر آمریکایی (IAS) را پذیرفتند قابلیت مقایسه بیشتری نسبت به زمانی که آن ها استاندارد های داخلی خودشان را به کار می بردند، پیدا نمود.

  • فرمت: zip
  • حجم: 0.23 مگابایت
  • شماره ثبت: 411

خرید

مطالب مرتبط


مقاله علل موثر در بروز ناهنجاری های اخلاقی

درباره شناخت عوامل موثر در بروز ناهنجاری های اخلاقی، ابتدا آن را بر دو شاخه علل داخل خانواده و دیگری علل خارج از خانواده دسته بندی می کنیم. در این نوشتار عمدتاً به علل خارج از خانواده پرداخته و سایر علل را به محل دیگر وا می گذاریم. اخلاق و شخصیت رابطه تنگاتنگی دارد. شخصیت آدمی عبارت است از «مجموع فعالیت های روانی، احساسات، افکار، عواطف و رفتار و کردار او که نمودار و ترجمان آن فعالیت ها هستند. » این شخصیت در تعامل با اطراف خود دست خوش تغییراتی می شود. و این تغییرات اجتناب ناپذیر است. از ویژگی های مهم انسان «تحول و تطور پذیری» و «قابلیت شکل گیری های گوناگون شخصیت است» انسان به گونه ای آفریده شده است که می تواند با آگاهی و آزادی در محدوده ای نسبتاً گسترده راه خود را بر گزیند و در همان راه منتخب خود، «شخصیت» و هویت فکری، اخلاقی و فرهنگی خویش را شکل بخشد اگر تکامل پذیری و قابلیت تغییر در طبیعت و گوهر وجود انسان نبود، علم اخلاق و سایرعلوم تربیتی نیز متصور نبود. بیشترین تاثیر پذیری انسان در زمان نوجوانی است. پس از دوره نوجوانی، مرحله جوانی است که در این دوران نیز تأثیرات مثبت و منفی بر اخلاق، بسیار مهم و قابل اهمیت است. علّت اصلی در آسیب پذیری این دو مرحله یکی غلبه احساسات بر وجود فرد، و دیگری محدودیت تجربه است. در این دوره احساسات مالک اصلی آدمی شمرده شده و با تمام قدرت انسان را مسخّر خود می نماید. از سوی دیگر، فقدان تجربیات اجتماعی موجب می شود که این گروه سنی نتواند معادلات پیچیده محیط ارتباطی خود را بدقت ارزیابی کند.

خرید

مطالب مرتبط


تحقیق شیوه های فرزند پروری

دسته: علوم اجتماعی

حجم فایل: 34 کیلوبایت

تعداد صفحه: 35

خانواده سمبل امنیت و آرامش

در قسمت قبل به مطالب سرکوب نیازهای دوران کودکی، حمایت های افراطی و احساس امنیت و مشاجرات والدین پرداخته شد. اینک در ادامه می خوانیم…

بسیاری از افراد در جامعه ما تربیت فرزند را وظیفه مادر می دانند. گویا این تنها مادر است که باید خانه داری کند، وسایل راحتی افراد خانواده را فراهم کند و در برخی موارد حتی بیرون از منزل مشغول به کار باشد و پدر با یک یا دو شیفته کار کردن، منزل را محل استراحت خود تلقی کرده و می انگارد ورود به منزل به معنای رزرو یک اتاق در هتل است. در این گونه موارد کدبانوی خانه است که با وجود کار و مشغله فراوان مجبور است فشار بی امانی را تحمل کند. این گونه روابط (که این روزها در بسیاری از خانواده ها مرسوم شده است) از دو جهت به تربیت صحیح و اصولی فرزندان لطمه وارد می کند. اول این که کودک هیچ یک از والدین را به اندازه کافی نمی بیند و محبت لازمه را دریافت نمی کند و در نتیجه ی این کمبود محبت، در بزرگسالی دچار عقده های روانی شده و نمی تواند محبت خود را به دیگران ابراز دارد. ثانیاً مادر در اثر تحمل فشارهای بی امان زندگی ممکن است شکیبایی خود را از دست داده و در برابر شیطنت های کودکان حرکات نادرستی از خود بروز دهد؛ حتی بازی بچه ها را با فریادهای رعدگونه بر هم زده و با تمام این رفتارها، تنها پرخاشگری را به کودکان خود بیاموزد. (علاوه بر این کودک، رفتارهای پدر را الگو قرار داده و در بزرگسالی برای زن و فرزند احترامی قائل نخواهد شد. در نظر او جنس مؤنث تنها برای ایجاد رفاه حال مذکران آفریده شده، همانطور که مادرش بود) از تمام اینها گذشته، شاید بتوان از کمی ساعات حضور پدر در منزل در دوران کودکی چشم پوشی کرد؛ اما وقتی فرزند به سن نوجوانی رسید دیگر حضور مادر کافی نیست. در این بُرهه، احتیاج عاطفی به حضور پدر کاملاً مشهود است. البته واکنش دختران و پسران به عدم حضور پدر متفاوت است. دختران در سن بلوغ به جنس مخالف گرایش پیدا می کنند. آنها چون نیاز به محبت پدرانه را در خانه دریافت نکرده اند، سعی می کنند چنین محبتی را بیرون از منزل به دست آورند. پسران نیز ممکن است الگوهای نادرستی را برای خود ملاک رفتار مردانه قرار داده و رفتارهای ناسازگارانه ای از خود بروز دهند. فردی که از کودکی مورد بی مهری والدین و اطرافیان قرار گیرد الگویی برای ابراز محبت به دیگران را نمی آموزد و نمی تواند عواطف و احساسات خود را به دیگران منتقل کند. حال پسرکی را در نظر بگیرید که در محیط منزل به هر شکلی از عواطف و احساسات پدر محروم است (پدر حضور فیزیکی و یا عاطفی کمتری در منزل دارد). او برای جلب محبت دیگران خصوصاً پدر دست به هر کاری می زند و چون می بیند تنها هنگامی که مرتکب کار خطایی می شود مورد توجه قرار می گیرد، پس شروع می کند به واکنش های منفی، لجاجت، پرخاشگری، بد دهنی و در نوجوانی بزهکاری. این ناسازگاری ها زمانی به اوج خود می رسد که نوجوان اسیر باندهای بزهکارانه شده و با اندکی محبت از طرف آنها، جذب شخصیت دروغینشان شده، کم کم از پرخاشگری کلامی به قتل، دزدی، اعتیاد و دیگر مفاسد اجتماعی کشیده می شود. زیرا انحرافات اخلاقی مثل دایره ای، تسلسل وار هستند. دزدی به دنبال نیاز، گاه نیاز در اثر احتیاج به پول برای تهیه مواد مخدر، اعتیاد در اثر دوستی با دوستان ناباب و…

خرید

مطالب مرتبط


علل فرار دختران از خانواده چیست؟

مقدمه

همه روزه شاهد درج عکسهایی از کودکان و نوجوانان در جراید رسمی کشور هستیم که بدون اطلاع والدین، خانه و کاشانه خود را ترک نموده و به دیگر سخن اقدام به فرار از خانه نموده اند و چشمان مضطرب خانواده ای را بی صبرانه در انتظار بازگشت خویش به دور انداخته اند. البته این تنها بخش کوچکی از جامعه آشنا با مطبوعات را شامل شده که دسترسی به جراید داشته و با درج آگهی در آن، ملتمسانه مردم را در یافتن فرزند خویش به استمداد طلبیده اند در صورتیکه بسیاری از خانواده های بحران زده آشنایی چندانی با جراید نداشته تا بنابر دلایلی! «بالاخص در ترس از آبرو» از درج آگهی در مطبوعات خودداری نموده اند. بعلاوه هیچ آمار دقیقی از تعداد فراریان از منزل در ایران وجود ندارد و مسئولین اداره آگاهی نیز از ارئه آمار به دلایل مختلف طفره رفته اند. همچنین مشخص نیست از میان فراریان نوجوانان، چه تعدادی دوباره پس از برخورد با مشکلات خود به منزل مراجعت می کنند؟ یا آنکه به وسیله نیروهای انتظامی دستگیر شده و به والدین تحویل می گردند؟ یا با در پیش گرفتن کاری شرافتمندانه مستقل از والدین خانواده به زندگی خود ادامه می دهند؟ وتعداد زیادی نیز پس از ارتکاب جرمی دستگیر شده و پس از تشکیل پرونده تحویل کانون اصلاح و تربیت گردیده تا اقدامات تعلیمی و تربیتی لازم در مورد آنان صورت گیرد و این تنها قسمتی است که در صورت همکاری مقامات زیربط در آگاهی آمار دقیقی دارد که متأسفانه ارائه نگردیده است. در تحقیقی که در سال 1365 به وسیله انجمن اولیاء و مربیان در مورد علل انحرافات، اخلاقی و فرار دختران انجام گرفته است متوسط سن فرار 16 سال می باشد. دلایلی چون: اختلافات شدید خانوادگی، عاشق شدن، داشتن رابطه نامشروع و ترس از برملا شدن آن، داشتن نامادری، ناپدری و بدرفتاری والدین را برای فرار آنها ذکر نموده اند. «فراهانی، 1365» بنابر گزارش سازمان بهداشت جهانی، یکصد میلیون کودک و نوجوان در جهان وجود دارد که در کوچه ها و خیابانها زندگی می کنند و در برابر مواد مخدر و خشونتهای جسمی آسیب پذیرند. موضوع مهم در این فرارها یافتن پاسخ برای سئوالات زیر است:

1. نوجوانان چرا خانه های خود را ترک می کنند؟

2. نوجوانان در مدتی که خانه را ترک می کنند کجا بسر می برند؟

3. اوقات خود را چگونه و با چه کسانی سپری می کنند؟

4. هزینه های زندگی خود را از چه محلی تأمین می کنند؟

گروه فراریان دختران از خانه و کاشانه رقم عمده ای را تشکیل می دهند. آنها به هر علتی از خانه فرار کرده باشند امروزه در وضعیتی قابل مطالعه بسر می برند.

خرید

مطالب مرتبط


آیا بحران هویت در نوجوانی وجود دارد

بحران هویت در جوانی

مقدمه:

از ویژگی های عصر جدید جریان شتاب آلود زندگی است، حوادث و رویدادهای گوناگون آن چنان با سرعت پدید می آیند که فرصت تفکر و تامل را از آدمی سلب می کند در نتیجه مجالی برای تفرج در دنیای درون جهان برون باقی نمی گذارد و انسان این موجود سرگشته و درمانده نه تنها لذت تفکر را حس نمی کند بلکه انگیزه کافی برای اندیشیدن در باب ضروریات زندگی در خود نمی یابد حاصل این روند، بیگانگی او با خویشتن و جهان خارج از خویش است ولی آنچه دردآورتر عمیقتر و دشوار تر رخ می نماید بیگانگی با خود (عالم درون) است.

در کلام الهی از خود بیگانگی حاصل از خدا بیگانگی تلقی شده است آنجا که می فرماید در زمره آنانی نباشید که خدای را از یاد برند، پس خود را نیز از یاد بردند.

امروزه از خود بیگانگی معمای بزرگ و معضل فکری اندیشمندان و نویسندگان نام آور می باشد. به گفته اریک فروم از زمان دکارت تاکنون هویت فرد از بزرگترین مشکلات فلسفه جدید بوده است.

الکسیس کارل در بحث از انسان این موجود ناشناخته چنین می نویسید. ما می خواهیم معنای زندگی و مرگ را بدانیم چرا باید زیست؟ به کجا می رویم؟ سرنوشت روان ما چیست؟

وایتهد، ریاضیدان و فیلسوف برجسته معاصر معتقد است که در عصر جدید انسان در لابه لای شهرهای بزرگ و جمعیت های انبوه و متراکم، بخشی از حقیقت وجودی خویش را از دست داده است و احساس تعلق به جایی ندارد تعبیری که در حال حاضر برای از خود بیگانگی به کار می رود فقدان هویت است که به عقیده ارکسیون مفهوم بحران هویت گوباتر و جامع تر است. او هر یک از مراحل رشد آدمی را توام با یک بحران می داند ولی شروع بحران هویت را از دوره نوجوانی دانسته و دامنه آن را به دوره جوانی امتداد می دهد. شاید بتوان اریکسون را موفقترین نظریه پردازی دانست که در عرصه روانشناسی، مفهوم هویت را به ما شناسانده است. شاید بتوان هویت را به محورهای مختصات تشبیه کرد.

خرید

مطالب مرتبط